×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

shariati

السلام علی الحسین

و علی علی بن الحسین

و علی اولاد الحسین

و علی اصحاب الحسین

 

امام حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود،افسوس که به جای افکارش زخم تنش را نشانمان دادند

و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند!

دکتر علی شریعتی(ره)

 



اینکه علی مزینانی است یا کاهکی.مدت مدیدی باعث اختلاف و رنجش اهالی قدر شناس و حساس این

دو قصبه شده بود کاهکیها استدلال میکردند که به روایت اسناد و گواه خیل کثیری  از مردمان راست گفتار

 شریعتی در کاهک متولد شده و کودکی اش را نیز در همان جا سپری کرده است مزینانی ها هم

استدلال می کردند که شریعتی همه جا خود را مزینانی می داند در کویر نسبش را در مزینان می جوید

و پدرش نیز ضمن تائید  تولدش در کاهک گفته است:

(مگر کسی که در ترن به دنیا بیاید اهل ترن است؟من مزینانی هستم.دکتر مزینانی بود.احسان ما هم مزینانی است)

دامنه اختلاف تا حدی بود که در عبور از کرانه کویر تابلوی(به زادگاه معلم شهید شریعتی خوش آمدید)

گاه بر سر در این آبادی نصب بود و گاه برسر در دیگری.این اختلاف ظاهرا با دخالت جوانانی از هر دو آبادی

که با افکار شریعتی به خویشاوندی رسیده بودند حل شده و قرار بر این شد که شریعتی کاهکی -

مزینانی باشد. )


سلام بر روزی که زاده شد

دوم آذرماه سالروز تولد اسطوره شجاعت و تفکر دکتر علی شریعتی(ره) گرامی باد.


نشانه ات را دیدم

به یقین رسیدم

ممنونم ازت


همه ی طبقات آسمان را عروج کردم و هیچ نیافتم.

بر همه ی دریاهای غیب گذشتم و از هر کدام مشتی برگرفتم.

همه ی چشمه سارهای بهشت عدن را سرکشیدم.

از همه ی جرعه ها نوشیدم.

چهره ام را در زیر همه ی باران های بهارین ملکوت گرفتم

و قطره هائی را مزه کردم.

از آب غدیر های بلورینی

که در دل کوه ها و سینه ی دشت های بی کرانه ی ماوراء پراکنده بود

چشیدم

اما زلالی هر کدام را که می دیدم

خوش گواری هر کدام را که می چشیدم

به امید زلال تر و به هوای خوش گوارتر

به سوی دیگری می تاختم.

دکتر علی شریعتی


آخرین دفاع دکتر مصدق در دادگاه تجدیدنظر سال ۱۳۳۳:

اکنون می خواهم هدفی را که حتی یک روز در زندگی سیاسی خود از آن منحرف نبوده ام به استحضار

دادگاه و هموطنان عزیز برسانم.آری،من در تمام عمر یک هدف بیشتر نداشته ام و آن این بوده است که

ملت ایران بتوانند مستقل و سرافراز زندگی کنند...

 

باشد تا چیزها را چنان ببینیم که هستند...

حقیقت این است که ما موجوداتی ناشناخته ایم و من تنها این را میدانم که باید بهترین چیزی را که در

خود داریم عرضه کنیم.

این تنها چیزی است که می تواند رضایت آفرین باشد.پائولو کو ئیلو

 


پائولو عزیز نمیدونم چرا امشب یکدفعه بیاد تو افتادم ،بدجوری دلم برات تنگ شده،نمیدونم چرا یکدفعه

بیاد سفری افتادم که با هم بودیم ،یادش بخیر چقدر در مسیر جاده سانتیاگو لذت بردیم،هیچوقت 

نمیتونم اون سفر رو فراموش کنم،امیدوارم دوباره با هم در جاده سانتیاگو همسفر بشیم. 


 
چهارشنبه 21 بهمن 1388 - 8:46:17 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم